یادآوری:

همانطور که در جلسات گذشته به آن پرداختیم، برای تحلیل نمودار بازارهای مالی مختلف مانند بورس، جفت ارزهای فارکس، رمزارزها یا هر نمودار دیگری، ابتدا به دنبال روندها هستیم.
پس اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم، تعیین روند بازار است.
یعنی باید بدانیم بازار روندی صعودی در پیش دارد یا روندی نزولی.

پس از پیدا کردن روند بازار، حالا نوبت به کشیدن خط روند است، یعنی به جای اینه نموار یا صفحه تححلیل را شلوغ کنیم که رسم این خطوط متعدد باعث سردرگمی شود، با استفاده از سک خط روند جهت بازار را مشخص خواهیم کرد.

مرحله بعد مشخص کردن تایم فریم بازار با کمک ابزار MACD میباشد.
یعنی باید ببینیم روندی که تشخیص دادیم در کدام بازه زمانی شکل گرفته است.
به عنوان مثال این بازه زمانی میتواند در 4H یعنی 4 ساعته شکل گرفته باشید یا کمتر یا بیشتر.
اگر بازه زمانی یا تایم فریم 4H را انتخاب کرده باشیم، هر شمع یا کندلی که در نمودار مشاهده می‌کنیم در مدت زمان 4 ساعت رسم شده است.

حالا نوبت به پیدا کردن محدوده‌های مقاومت و حمایت می‌رسد.
پس با کمک روندهایی که در گذشته بازار شکل گرفته اند و یافتن نقاطی که در گذشته بازار در آن بازه قیمتی مسیر خود را تغییر داده است محدوده های حمایتی و مقاومتی را پیدا می‌کنیم.

پس تا اینجا با ساختار اصلی روند ها که عامل موثری در معاملات ما هستند آشنا شده ایم.
حالا نوبت آن است که برای ورود و خروج به معاملات به دنبال تاییدیه های مهم‌تری نیز باشیم.

پیدا کردن نقاط ورود و خروج از معاملات:

در ادامه مبحث روند ها و موج های حرکتی بازار با استفاده از تئوری موج های الیوت، ما باید تشخیص دهیم که این موج ها یا روندها 3 موجی هستند یا 5 موجی

پس پیدا کردن نقاط ورود با تشخیص این موضوع که روند ما 3 موجی است یا 5 موجی سرنوشت معاملات را تغییر خواهد داد.

همانطور که در ویدیو این جلسه جزئیات بیشتری را به شما توضیح داده‌ایم گاهی اختلاف بین موج‌های 3 و 5 سود و زیان بزرگی را برای ما به دنبال دارد.

استفاده از ابزار مک دی MACD به ما کمک میکند که واگرایی یا همگرایی در روند ها را به خوبی تشخیص دهیم.
پس در این جلسه با هم به واگرا یا همگرا بودن روندها و تاثیر آنها برای ورود و خروج به معاملات خواهیم پرداخت.

توجه کنید که هر کدام از نکاتی که تا به امروز آموخته اید به تنهایی دلیلی برای تصمیم گیری به انجام دادن یا انجام ندادن معاملات ندارد و از کنار هم قرار دادن تمام نکات که زنجیر وار به هم مصل هستند باید تصمیم نهایی را بگیریم.

یافتن واگرایی یا همگرایی در روند ها عامل تضخیص 5 موجی یا 3 موجی بودن روندهاست.

پس از پیدا کردن یک روند در بازار و یافتن تایم فریم اصلی آن توسط ابزار MACD.
قله ها یا سقف های مک دی را به هم وصل میکنیم.

اگر خط بین این قله ها با روند ما هم سو باشد و شیب هر دو نسبت به هم هم‌خوانی داشته باشد یا تا حدودی موازی باشند، پس این روند از نظ ما یک روند همگرا خواهد بود.

پس زمانی که یک روند همگرا باشد انتظار داریم که 5 موجی تشکیل دهد

بر خلاف روند های همگرا، در روندهای واگرا قله های مک دی شیب مخالفی با روند باطار دارند و با خط روند موازی نیستند

در روند های واگرا انتظار داریم که بازار 3 موجی باشد و تغییر روند از پایان موج سوم شکل می‌گیرد.